در فلسفه مدت شش سال نزد حکیم و فیلسوف معروف وقت، مرحوم آقا سید حسین بادکوبه متوفای 1318 شمسی تلمذ می‌کردم. وقتی به درس ایشان رفتم دیدم همان استادی است که به دنبال او می‌گردم.» مرحوم بادکوبه ای برای اینکه مرا به طرز تفکر برهانی آشنا سازد و به ذهن فلسفی من تقویت بخشد امر فرمود به تعلیم ریاضیات بپردازم و به دستور معظم له به درس مرحوم سید ابوالقاسم خوانساری که ریاضیدان زبردستی بود حاضر شدم.|علامه طباطبایی|

 

 

مردم چهار دسته اند:  1. گروهی که در تمام عمر خود ظالم یعنی مشرک هستند؛ 2. گروهی که هرگز ظالم نبوده اند؛ 3. دسته ای که در ابتدای عمر خود ظالم بوده و بعدا موحد شده اند؛ 4. گروهی که ابتدا موحد بوده اند و بعد مشرک شده اند.

 

 

منطقا از بین این چهار قسم تنها کسانی امامت نصیبشان می‌شود که در طول عمر خود ظالم نبوده و هرگز شرک نورزیده اند. پس آیه در مقام نفی امامت از کسی است که پیشینه شرک داشته و اثبات امامت برای کسی است که هرگز مشرک نبوده و نخواهد بود که این همان عصمت است.

 

 

این استدلال را علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه و لاینال عهدی الظالمین با عبارت فقد سئل بعض اساتذتنا رحمه الله من تقریب دلالة الآیة علی عصمة الامام» نقل کرده است. آیت الله جوادی آملی گفت: از آقای طباطبایی پرسیدیم منظور از بعض استاذتنا کیست؟ علامه فرمودند: آقای حاج سید حسین بادکوبه ای. irna.ir/news/81720197

 

 

پ.ن:نمی‌دانم الان هم در حوزه‌ها درس منطق و ریاضی رونق دارد؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها