نصرالله پورجوادی / ۲۰۱۵-۰۳-۲۳ ۰۲:۰۶

اول از همه نوروز را به همۀ دوستان فیس بوکی خودم تبریک می گویم. من نوروز را عید نمی دانم. عید را برای همان روز گوسفند کشان و روز فطر به کار می برم. و برای اولی هم خیلی احترام قائل نیستم، چون از هر گونه کشت و کشتار بیزارم. اما نوروز عید نیست. نوروز بالاتر از عید است. بالاتر از هر روز دیگر. نوروز بدو خلقت است- خلقت عالم و آدم، نوروز طلوع آفتاب خلقت است، شکفتن گلها ست، سبز شدن درختان، زایش طبیعت، اول ماجرا، نوروز مظهر اسم الاول است، اولین نفسی که آفریدگار عالم کشید نوروز بود. نوروز آغاز تجدید حیات است؛ عین حیات است.

اما بعد، دیروز داشتم کتاب یکی از این سلفی های قدیم رامیخواندم. کتاب طیوریات» کتابی است در اصل از یک حنبلی که یک سلفی آن را گزینش کرده است. این کتاب در واقع محصول سلفی های اصفهان است. مؤلف اصلی هم احتمالا اصفهانی بوده. اصفهان زمانی مرکز حنبلی ها و سلفی ها بوده است. اصلا حنبلیت از اصفهان شروع شد و شاید هم اینها همه میراث یهودیت اصفهانیهاست. اصفهان هیچ وقت از شرّ قشری گری و تعصب خشک ظاهری و حنبلی و سلفی رهائی پیدا نکرده است. زمانی که در عهد عمر بن عبدالعزیز گفتند به علی بن ابی طالب کسی نباید ناسزا بگوید اصفهانیها پول جمع کردند و دادند به حاکم شهر تا اجازه دهد شش ماه بیشتر به علی فحش بدهند. تشیع اصفهانی ها هم افتادن از آن طرف بام است.

اصفهان فقط شهر حنبلی های خشک مقدس و متعصب و جوانان بی رحم اسید پاش نبوده است. اصفهان از قدیم ترین شهرهای فرهنگی ایران زمین بوده. افتخار ایران پیش از اسلام و بعد از اسلام اصفهان است. شما کتابهای نویسندگانی چون ابوالشیخ و حمزۀ اصفهانی ( اگر بود) و ابونعیم اصفهانی را که بخوانید می بیننید یک سوم بزرگان عالم اسلام همه از اصفهان برخاسته اند، یک سوم دیگر هم از خراسان و یک سوم هم از شهرهای دیگر. خودم می‌دانم مبالغه می کنم ولی این مبالغه خیلی دور از حقیقت نیست.


پ.ن: این مطلب در سایت خودش حذف شده ولی در فیدخوان اینوریدر قابل دسترسی است.
منتشر می‌شود جهت خالی شدن بخش پیشنویس‌ها (علی برکت الله)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها